فارغ از امکاناتی که امروزه در خودروهای مرسدسبنز شاهد هستیم، این کمپانی در طول سالها از نوآورهایی خلاقانه و بعضاً عجیب با نامهایی عجیبتر مانند «ایر-اسکارف» و سیستم کنترل «مجیک اسکای» استفاده میکرده است. البته این کمپانی در زمینه استفاده از این خلاقیتهای عجیب، تنها نبوده است و کمپانیهای مختلف با منظورهایی همچون راحتی بیشتر کابین، مصرف سوخت بهینه، فروش بیشتر و … اقدام به چنین کارهایی کردهاند. آنچه در ادامه میآید، نتیجه آزادی عمل به قوه ابتکار در کنار کاربردی بودن و منطق است. فرمان تاشو چرخ فرمانهای مورب و اغلب تلسکوپی، امروزه به صورت استاندارد در هر مدل خودرو و با هر سطح قیمتی استفاده میشوند؛ چیزی که در پنجاه سال پیش از این، به عنوان یکی از امکانات خودروهای لوکس به شمار میآمد. برای مدل تاندربرد ۱۹۶۱، فورد چرخ فرمان تاشوی خود را معرفی کرد.این چرخ فرمان، میتوانست چند اینچ به سمت راست حرکت کند و شرایط ورود و خروج به داخل خودرو را بهتر کند. ساز و کارهای ایمنی خودرو، استفاده از این قابلیت را در جاده محدود میکرد. بعدها، فورد بهینهسازیهایی را در مورد این چرخ فرمان انجام داد و از آن در مدلهای مختلف استفاده کرد؛ امّا در پایان دهه ۶۰ میلادی، با استانداردهای سختتر ایمنی فدرال در امریکا، پرونده استفاده از چرخ فرمان تاشو به طور کامل بسته شد. تجهیزات جنتلمن ب ام و، خودروهای سری ۷ خود را صاحب قابلیتی کرده بود که راننده را در پشت فرمان نگه میداشت. البته نشستن بر تخت پادشاهی، پشتفرمان ب ام و، چندان هم بد نیست. در این سیستم، کنترل صندلی مسافر جلو، توسط دکمههای کناری صندلی راننده بود. در نتیجه، راننده برای تنظیم صندلی کناری خود، نیاز به بلند شدن و خارج شدن از اتومبیل نداشت. چنین ایدهای میتوانست برای رسیدن به حداکثر فضای پاها در صندلیهای عقب راهگشا باشد. صندلیهای پرش عقب حدود چهل سال پیش، سوبارو با مدل برت (Brat) به حوزه خودروهای پیکاپ وارد شد. نام برت در انگلیسی به معنای بچه بداخلاق و بهانهگیر است؛ ولی سوبارو، به هیچوجه چنین منظوری از این نامگذاری نداشت. برت، مخفف یک عبارت با معنای «خودروی باربر با رانندگی دوگانه و خلاقانه در تمام مسیرها» بود. این مدل کوچکتر از خودروهای معمول شهری بود و دارای سیستم دیفرانسیل تمام چرخ بود؛ بنابراین هم بسیار کارآیی داشت و هم رانندگی با آن لذتبخش بود. یکی دیگر از مواردی که آن را از دیگر پیکاپها متمایز میکرد، قرار گرفتن دو صندلی در بخش باربر رو به عقب بود. فارغ از مسائل مربوط به ایمنی، این کار به سوبارو برای در امان ماندن از قوانین مالیاتی امریکا مربوط به خودروهای باربر، بسیار کمک کرد. دسته دنده دوتایی داج کولتها و پلیموث چمپهای سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۴ با خودروهای دارای سیستم دیفرانسیل چهارچرخ و ماشینهای سنگین در یک چیز مشترک بودند: دو دسته دنده که از کف خودرو بیرون آمده بود. این مورد که طرحی از میتسوبیشی بود، میتواند به عنوان یک راه حل هوشمندانه برای یک مسئله بغرنج مهندسی یاد شود. به طور خلاصه میتوان گفت که دسته دندهی اضافه برای جلوگیری از حالت چهار دنده در عقب و یک دنده در جلو، لازم بود. از لحاظ تئوری راننده میتوانست از دسته دندهی اصلی با چهار دنده، به عنوان کنترل هشت دنده استفاده کند و یا اینکه کلاً استفاده از دسته دندهی دوم را فراموش کند! سیستم هایفای در بزرگراه تقریباً میتوانیم مطمئن باشیم که امروزه در هر خودرویی که باشیم، میتوانیم مجموعه موزیکهای خود را به همراه داشته و آنها را در هنگام رانندگی پخش کنیم. ولی شرایط در سالی مانند ۱۹۵۶ میلادی به این گونه نبوده است؛ جایی که میتوانستید یک رادیوی AM با یک اسپیکر بر روی داشبورد داشته باشید و اگر کمی شانس بیشتری داشتید، یک اسپیکر اضافی هم در عقب خودرو برای شما وجود داشت. برند کرایسلر در آن سال، آپشن «های فای در بزرگراه» را ارائه کرد که در آن، یکی از بهترین مارکهای پلیر آن زمان در داشبورد قرار میگرفت. گفته میشد که دستگاه ضبط صوت به گونهای مهندسی شده که لرزشها را جذب میکند، امّا محدودیت یک ساله اعلام شده برای آن، حکایت دیگری داشت. بر این اساس، بسیاری از رانندگی از همان رادیوی معمولی استفاده کردند.
خودروهای ژاپنی دهه ۸۰ میلادی در زمینه سوئیچها، دکمهها و ابزارهای تصادفی، چیزی کم نداشتند. برخی از مدلهای نیسان با دو نشانگر سوخت ارائه میشدند که میزان سوخت در یک مخرن سوخت را نشان میداند. عقربه اصلی، میزان سوخت را از حالت پُر تا خالی نشان میداد. عقربه دوم در نگاه اول، ابزاری ناکارآمد نشان میداد؛ ولی زمانی که میزان سوخت به انتهای خود، نزدیک میشد، این شمارنده، بیان میکرد که چه مقدار از سوخت باقی مانده است. این عقربه دوم، ایدهای بسیار هوشمندانه بود؛ با این حال، بسیاری از ما، هنوز هم همان عقربه اصلی بین پر و خالی را ترجیح میدهیم و رفتن به پمپبنزین را بر اساس آن تنظیم میکنیم. سیستم گیربکس ۳+۴ وقتی مدل سال ۱۹۸۴ از C4 کوروت ارائه شد، یکی از بهترین خودروهای زمان خود بود. این خودرو، حتی با اضافه شدن سیستم گیربکس دستی به خط تولید در آن، بهتر هم شد. امّا تنها یک اشکال کوچک وجود داشت: این سیستم گیربکس کار نمیکرد. سیستمی که به عنوان «۳+۴» موسوم یود، یک سیستم گیربکس دستی چهار دنده «داگ نش» بود که بین دنده ۲ تا ۴ آن از سیستم ۳ دنده اتوماتیک استفاده میکرد. این موضوع باعث میشد که مصرف سوخت بهینه شود، ولی در عین حال، مشکلات زیادی از خود نشان داد و برای مدل ۱۹۸۹ با سیستم گیربکس ZF شش دنده جایگزین گردید. اپنومتر (شمارنده زمان باز بودن) تلاش ب ام و برای گشایش بازار مینی با آن همه میراث بریتانیاییاش، ستودنی بود. یکی از این موارد که در وبسایت و یا تبلیغات این خودروساز، خبری از آن نیست، اپنومتر است که مدلهای کانورتیبل از این تجهیزات استفاده میکردند. تنها دلیل وجود این شمارنده، تعیین مقدار زمانی است که باسقف باز رانندگی کردهاید. سیستم کنترل بدنه «مجیک» مدلهای کلاس S و یک ویژگی با اسمی جالبتوجه؛ سیستم کنترل بدنه مجیک، که راحتی مسافران را مدّنظر قرار میداد. در این سیستم، رادار و دوربینهای استریوسکوپیک ناهمواریهای سطح جاده را بررسی میکردند و سیستم تعلیق هوشمند خودرو، با این دادهها واکنش نشان میداد. این سیستم میتوانست نیروهای وارده به بدنه را جذب کند، امّا برنامهریزی آن به صورتی بود که در حالتهای «راحت» و «اسپورت» و تا سرعت ۱۲۸ کیلومتر بر ساعت، فعال بود. نظرات شما عزیزان:
آخر ماشین تصاویر،ویدئو و اخبار به روز دنیای خودرو در آخر ماشین موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
|||||
|